آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان عشق نیمه
هرچی با تو خندیدم ، هر چی گریه کردم هر چی احساس کردم نمیدونم کدوم آرزو، تو رو صدا کرد ؟ نمیدونم کدوم خواهش ، معنای خواهش من شد ؟ نمی دونم کدوم شک و تردید ، واژه های دردآلود منو از یادت برد ؟ نمیدونم چرا این قصری رو که تمام نفسهام تو اون محبوس بود یه شبه خراب شد؟ همه راها رو رفتم همه درارو کوبیدم با تمام حسم صدات کردم ولی نفهمیدم چرا؟ چرا نشد پیدات کنم چرا نشد مال من باشی؟ می دونم بی تو بودن سخته. تو این چند وقت خوب مزه اش رو چشیدم اما من تسلیم تقدیرم. تسلیم انتخاب تو خدايا خوشبختش کن با هر کی که خودش می خواد شاید وقتی خوشبخت شد یاد من بیفته که تنها آرزوم خوشبختیش بود نظرات شما عزیزان: یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, :: 12:57 :: نويسنده : کاظم
![]() ![]() |